عروس ایران: بانوی امپراتوری مغول
"جهانگیر" در سال 1605 م بر تخت امپراتوری صفوی نشست. "بابر" ـ جد جهانگیر ـ از سمرقند، پایتخت تیمور، تا هند رفته و در آنجا امپراتوری بزرگی را بنا کرده بود که در سال 1605 به جهانگیر رسیده بود. 6 سال پس از سلطنت جهانگیر، وی روز عید نوروز را جشن گرفته بود و تمام مدت عید را به خوشگذرانی مشغول بود. در مراسم نوروز عدۀ زیادی از درباریان، تاجران و زیبارویان حضور داشتند ولی جهانگیر با دیدن دختری به طور ناگهان دست از جشن کشید و برای پرسیدن سوالاتی به نزد دختر رفت. او دریافت که دختر، همان دختری است که 19 سال پیش به او دل بسته بود ولی پدرش او را وادار به ازدواج با سربازی کرده و به نقاط مرزی فرستاده بود. حال پس از 19 سال، شوهر "مهری" مرده و او بار دیگر با دختر خود به قصر جهانگیر وارد شده بود. جهانگیر با ترفندهای بسیار به مهری نزدیک شده و او را از پدرش خواستگاری کرد. مهری نیز بنا به مصلحت و دوراندیشی دربارۀ آیندۀ ایرانیان مقیم دربار این پیشنهاد را پذیرفته و ناخواسته پا در حرمسرای جهانگیر گذاشت که در هرگوشۀ آن توطئهای انجام میشد.