روزهای تلخ شیرین
کتاب حاضر، داستانی با موضوع اجتماعی است. «شیرین» در نوجوانی، پدر و مادر و خواهرش «شادی» را در یک تصادف از دست میدهد. عمو و عمّههای او تصمیم میگیرند او را به بهزیستی بسپارند، امّا مادربزرگ «شیرین» را نزد خود میبرد، و کمکم «شیرین» به مرحله جوانی میرسد. او با دختری به نام «لیلا» دوست است و برادر «لیلا» با نام «محمد»، عاشق وی است. «شیرین» در دانشگاه با دختری به نام «ندا» آشنا میشود و در این میان با پسری به نام «کامران» رابطه برقرار میکند. او بعد از مدّتی، متوجّه میشود که «ندا» و «کامران» قاچاقچی مواد مخدر بوده و با اغفال دختران، از آنها سوء استفاده میکردند. آنها دستگیر شده و «کامران» به اعدام و «ندا» به حبس ابد محکوم میشود. «شیرین» به دلیل ارتباط با آنها و همراهی در کارهایشان به یک سال زندان محکوم میشود، امّا «محمّد» او را نجات میدهد. و در نهایت «محمّد» با دختر دیگری ازدواج میکند و شیرین تصمیم میگیرد زندگی جدید و سالمی را شروع کند.