طعم تلخ سکوت
داستانهای فارسی - قرن 14
«ایرج»، دکتر جوانی است که دلباخته دختری به نام «مارال» است. اتفاقاتی که در جریان زندگی ایرج روی میدهد باعث میشود تا او مارال را مقصر بداند و بخواهد که از او انتقام بگیرد. اما ایرج در دل همچنان عاشق مارال است. مارال برای فراموش کردن ایرج به شمال میرود و ایرج با «شراره» خواهر دوستش ارتباط عاطفی برقرار میکند به گونهای که همه فکر میکنند که آنها قرار است با هم ازدواج کنند اما حواشی که در ادامه ماجرا رخ میدهد نظر ایرج را تغییر میدهد و... .