باران و خشت و چند داستان دیگر (مجموعه داستان)

باران و خشت و چند داستان دیگر (مجموعه داستان)

در داستان «شاپرک و گل نرگس» «هادو» ملقب به «رستم ریقو» بود که هیچ‌وقت لباس‌هایش را عوض نمی‌کرد. او در محلة تاج‌آباد داراب زندگی می‌کرد. شبی «سرگرد قدیر» با دکتر «مسیحی» سر مخارج حمام کردن «هادو» شرط‌بندی کرده و باخته بود. هادو بعد از حمام طوری عوض شده بود که مردم و بچه‌ها برای مسخره کردن او دنبال او راه افتاده بودند. هادو عصبانی شده و کار ناشایستی کرده بود. سرگرد هم او را گرفته و مدت‌ها در انفرادی حبس کرده بود، بعد او را تحویل دکتر کلامی نزدیک شیراز داده بود که محل اسکان دیوانه‌های خطرناک بود. او را در آن‌جا به مدت دو سال نگه داشت، او بعد از دو سال به طور نامعلومی به داراب برگشته بود و به رستم ریقو ملقب شده بود. شبی رستم یک بچة سرراهی پیدا کرد و او را جلوی خانة «نرگس»، ـ پیردختر «شیخ جبار» ـ گذاشت. نرگس دختری پنجاه‌ساله و کچل بود و تنهایی زندگی می‌کرد، او آرزوی بچه و شوهر داشت و رستم ریقو هرشب به یاد نرگس، به گود نرگسی، خلوت‌گاهی در کنارة شهر می‌رفت. این مجموعه شامل داستان‌های کوتاهی با عناوین باران وحشت، بازی بزرگان، درة انار، دستمال کاغذی، بو، سوء تفاهم و... است.

قیمت چاپ: 2,500 تومان
نویسنده:

حسین مقدس

ناشر:

کیان نشر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

138

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

97896447552240

محل نشر:

شیراز-فارس - فارس

نوع کتاب:

تالیف