مرگ ایوان ایلیج و داستانهای دیگر

مرگ ایوان ایلیج و داستانهای دیگر

داستان‌های کوتاه روسی - قرن 19م.

ایوان ایلیچ، که از طبقة بورژوازی جامعه است و در دیوان عدلیه مشغول به کار است، با «پراسکوایا فیو دورنا» ازدواج می‌کند که این ازدواج بیش‌تر از سر مصلحت‌اندیشی است تا علاقمندی. گرچه این پیوند، پیوند موفقی نیست اما ایوان ایلیچ همة تکالیفی را که موقعیت بورژوازی وی ایجاب می‌کند انجام می‌دهد. پس از 17 سال به سن‌پترزبورگ انتقال پیدا می‌کند. او که بیش از پیش از اقبال خود خرسند است شخصا دست به کار سامان دادن خانة نو می‌شود. در حین نصب پرده، از بالا سقوط می‌کند و تهیگاهش زخم برمی‌دارد. درد ابتدا می‌گیرد و رها می‌کند ولی بعد مزمن می‌شود. حال او روزبه‌روز بدتر می‌گردد و اینجاست که درمی‌یابد دیگران چقدر نسبت به او لاقیدند. با وجود این وقتی درد برای ابد او را به تخت میخ‌کوب می‌کند کسی پیدا می‌شود که از او مراقبت کند و آن کسی نیست جز «گراسیم»؛ دهقان جوانی که با مهارت و نشاطی سرشار تن به پرستاری وی می‌دهد. ایوان ایلیچ از حضور این موجود حقیر، که بیرون از عالم دروغ زندگی می‌کند، خرسند است. مرد علیل در آستانة مرگ درمی‌یابد که زندگی‌اش ورای آن‌چیزی بوده که باید باشد: خواه در عالم اداری و خواه در عالم خانوادگی‌اش همه‌چیز به دروغ آمیخته بوده است. تولستوی در این داستان بی‌رحمانه کل جامعة بورژوازی را محکوم می‌کند. این مجموعه حاوی داستان‌های کوتاهی از تولستوی ـ نویسندة برجستة روسی قرن نوزدهم ـ است که مرگ ایوان ایلیچ یکی از آنهاست.

قیمت چاپ: 3,900 تومان
مترجم:

کاظم انصاری

ناشر:

جامی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

891.733

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

256

شابک:

9789642575027

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه