به خاطر تو
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که در آن نویسنده با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، میپردازد و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار شدم. به ساعت روی دیوار نگاه کردم 11 صبح بود. با چشمان خوابآلودم به سمت در اتاقم رفتم و گوش وایستادم که مادرم با چه کسی حرف میزند. از صحبتهای مادرم فهمیدم که برای خواستگاری «گیتی» دعوتیم. توی دلم گفتم بالاخره دایی اجازه داد که «مهران» بیاد خواستگاری «گیتی»، بیچاره «گیتی» چقد تحمل کرد. بعد بهطرف کمد لباسهایم رفتم».