رهاشده: مجموعه چهار شبه داستان کوتاه
سکوت بر همهجا حکمفرمایی میکند. آرامآرام از دوردستها، صدای سنگین موسیقی متال شنیده میشود و ناگهان انفجار موسیقی، صدای موسیقی در سالنی بزرگ طنین میافکند؛ سالن بزرگ و تاریکی که اشعههای لیزری آبی تیره و قرمز ارغوانی، آن را رنگ آمیزی میکنند. همه متناسب با موسیقی، سرهایشان را میچرخانند. خندههای بلند که ناشی از سرخوشی شبانه است. دستهای برهنهای که بالا میروند و فضا را میشکافند. سرنگهای تزریق و شیاطینی که در رگها فرو میروند. این آغاز رسیدن به جهانی دیگر است. جهانی که در آنجا هیچ محدودیتی وجود ندارد. هیچ حدی متصور نمیشود و همه رها شدهاند. مجموعة حاضر دربرگیرندة چهار شبه داستان کوتاه تحت این عناوین است: رهاشده؛ سیکلاسها؛ قلب گرگ؛ و شبپرست.