دروازههای عشق و نفرت
داستانهای فارسی - قرن 14
«دروازههای عشق و نفرت»، داستانی است که براساس واقعیت نوشته شده است. در این داستان مخاطبان درباره عشق و محبتی میخوانند که میتواند از جانب ناپدری یا نامادری به فرزندان هدیه شود. در این داستان، زن جوانی که سه فرزند به نامهای «محمد»، «مطهره» و «علی» دارد به فرزندانش وعده داده است که یک هفته مانده به عید به دیدار پدربزرگشان خواهند رفت، اما چند روز بعد خبر میرسد که پدربزرگ فوت کرده است. این خبر زن را شوکه میکند و باعث میشود او به یادآوری گذشته بپردازد، خاطراتی که او را خوشحال و شاد میکند... .