حکایات کهن

حکایات کهن

حضرت موسی (ع) پس از چهل شبانه‌روز عبادت در کوه طور به میان مردم بازمی‌گشت. او از خدا پرسید: آیا بنده‌ای شایسته‌تر از من داری که تو را چنین عبادت کند؟ و خداوند نشانی خانه‌ای را به او داد. موسی (ع) پس از انجام امور مردم به آن خانه رفت. جوانی را مشاهده کرد که چندین ساعت منتظر بیداری پیرزنی بود، به پرخاش‌های او پس از بیداری با حوصله پاسخ داد، دست و صورتش را شست، غذایش را داد و دوباره او را خواباند. موسی (ع) حقیقت ماجرا را از او پرسید و این که چرا خداوند او را بندۀ برتری می‌داند. جوان گفت: یا پیامبر، من زن و فرزند دارم، خدا را هم عبادت می‌کنم ولی اوقات فراغت خود را به مادرم اختصاص داده‌ام. و این چنین موسی (ع) دریافت که احترام به مادر چه جایگاهی در نزد خداوند دارد. "احترام مادر" یکی از حکایت‌های کهن و تاریخی کتاب حاضر است. برخی دیگر از حکایت‌ها عبارت‌اند از: اندرز شیطان؛ ارزش علم؛ رمال ناشی؛ شاه قالی‌باف؛ لطف پروردگار؛ لقمان و ارسطو؛ و سه پند بهلول.

قیمت چاپ: 1,300 تومان
ناشر:

نیک آموز

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.620831

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

116

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642921034

محل نشر:

اردبیل - اردبیل

نوع کتاب:

تالیف