منشأ آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی
خودآگاهی / خودآگاهی - تاریخ
بسیاری از رفتارهای ما بدون نیاز به آگاهی و صرفاً با مفهوم واکنش پذیری توضیح داده میشوند. نتیجة فکر ناخودآگاه و احساس درونی انسانها، گه گاه در برخی افراد و در شرایط روحی ویژه به صورت ندایی در سر شنیده میشود. این صدها که در دنیای قدیم معمولیتر بودهاند، خدایان باستان بودند و قدیمترین تمدنهای بشری تحت هدایت آنها برپا شدند. زبان با استعاره رشد میکند و نه تنها وسیلة مکالمه، که وسیلة درک جهان و به وجود آوردن کیفیتهایی است که بدون آن وجود نمی داشتند. آگاهی، دنیایی استعاری است که ما با استعارة رفتار در جهان فیزیکی آن را در حدود سه هزار سال پیش به وجود آوردهایم. پیش از ظهور آگاهی، صداها که آغازگر اعمال بودند، مرجعیتی بیچون و چرا داشتند؛ ولی پس از آن و قطع شدن صدای خدایان، جستوجوی مرجعیت به مسألهای مبرم بدل شد که در فالگیری، طالع بینی، غیبگویی ، علم و... تجلی یافته است. در کتاب حاضر منشأ آگاهی از دوران باستان تاکنون بررسی شده است.