از خانه تا مغرب
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان، روایتگر زندگی زنی به نام «شهربانو» است که حالا به کهنسالی رسیده است و دختری به نام «زری» دارد. در شرایطی که شهربانو به بیماری دچار شده است خاطرات گذشته خود را مرور میکند. «خان خاتون»، مادر شهربانو و «جهانگیر» پدر اوست. شهربانو، بسیار زیباست و خواستگاران بسیاری دارد. خان خاتون به راحتی خواستگاران شهربانو را به خانه راه نمیدهد. اما «اخترالممالک»، خواهر خانخاتون پسر همسایهشان را برای شهربانو نشان کرده است، برای همین به منزل آنها آمده و ماجرا را برای خواهرش تعریف میکند و... .