عشق مسکوت
داستانهای فارسی - قرن 14
داستان عاشقانه «عشق مسکوت»، از آنجا آغاز میشود که «کتی» و پسرعمویش «هومن» عاشق هم هستند اما هومن که استاد دانشگاه است آنقدر مشغول کار شده است که ازدواج با کتی را به تأخیر میاندازد و کتی به یکی از خواستگارهایش به نام «فرید» که به شدت او را دوست دارد، پاسخ مثبت میدهد. ازدواج فرید و کتی شوکی عجیب برای هومن است و او برای فراموش کردن کتی دو سالی را در خارج از تهران زندگی میکند و... .