حدیث عشق، بازی سرنوشت
در داستان حاضر، "مریم" به همراه همسر و دخترش "شقایق" برای گذراندن تعطیلات تابستان راهی رودبار میشود. اما پس از ورود آنها به این شهر، زلزلهی مهیب رودبار اتفاق میافتد. پس از این حادثه مریم و همسرش در بیمارستان بستری شده، اما شقایق به وسیلهی یک مرد روستایی با نام "مشهدی ابراهیم" از زیر آوار نجات مییابد و...