گربه کاغذی
داستانهای تخیلی / داستانهای کودکان و نوجوانان
چهار سطل زباله در کنار خیابان مشغول چرت زدن بودند که ناگهان زبالههای درون سطل شماره یک با یکدیگر دعوایشان شد. زیرا گربهی کاغذی درون سطل شمارهی یک، میخواست از سطل بیرون بیاید و در کنار زبالههای دیگر یعنی تفالهی چای، قوطی تن ماهی، بطری نوشابهی خانواده و آشغال سبزی نباشد. بین زبالهها بگو مگو و درگیری پیش آمد و سرانجام سطل شمارهی یک واژگون شد و تمام زبالهها بیرون ریختند. در این هنگام قوطی کمپوتی که درون سطل شمارهی دو بود، از قوطی تن ماهی خواست که پیش او و زبالهی فلزی دیگر برود. از طرف دیگر ظرف پلاستیکی ماست درون سطل شمارهی سه، از بطری نوشابه خواست که نزد او و زبالههای فلزی دیگر برود. سطل شمارهی یک نیز از آشغالسبزی و تفالهی چای خواست تا به نزدش بروند. سرانجام کاغذ روزنامه نیز از گربهی کاغذی خواست تا به درون سطل شمارهی چهار برود. بدین طریق با تفکیک زبالهها هریک برای بازیافت آماده شدند.