پویان و درخت آرزوها
منابع طبیعی / جنگل و جنگلداری - حفاظت / داستانهای تخیلی
صبح یک روز تعطیل «پویان» کوچولو به اتفاق مادر و پدرش برای تفریح به روستای سرسبزی میرود. در آنجا پویان هنگام بازی در باغ متوجه درخت بسیار بزرگی در کنار جاده میشود. از شاخههای درخت نوارهای پارچهای آویزان شده است. پیرزنی در کنار جاده به پویان میگوید که این درخت، درخت آرزوهاست. پویان چند بذر درخت را بر میدارد تا در باغچه خانهشان بکارد و به آرزویش برسد. شب پویان در خواب درخت آرزوها را میبیند و...