همه کاره و هیچ کاره
داستانهای ایتالیایی - قرن 20م.
سرافینو سی ساله است. او هیچوقت در طول عمرش به فکر متخصص شدن نیفتاده است، زیرا تخصص ندارد. شغل عوض کردن تخصص او شده است. او بعد از پایان جنگ، هر سال دو بار شغل عوض کرده و در حقیقت او همهکاره و هیچکاره است. سرافینو روزی که به دیدن برادر مهندس خود میرود، برادرش او را بیرون میکند و به او میگوید که تا زمانی که متخصص نشده به دیدن او نرود و حتی او را برادر صدا نزند. سرافینو فکر میکند که متخصص شدن به معنی وسواس ذهنی است؛ وسواسی که در سرتاسر زندگی او را همراهی میکند. او در نهایت نزد فرمانده گویدو بالدی، در حوالی ماکااو میرود و به عنوان نامهرسان استخدام میشود و تصمیم میگیرد متخصص شود. در این کتاب داستانهایی با عنوانهای چهقدر قیمیته، کرم، عملیات پاسکوالینو، خوششانسی، جبران، ختم روزگار، رازگویی، زندگی آسوده و... به نگارش درآمده است.