دریای خاکستری
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «ژاکت پشمیام را از کمد درمیآورم و مینشینم رویش. تشکچهای را هم که «زری» جان برایم دوخته میگذارم جلوی رویم. تشکچه، یک درخت نخل و چند پرنده رنگارنگ دارد روی زمینه آبی سیر، مثل دریای مازندران وقتی آفتاب، مستقیم از بالا میتابد».