چارلی و قصه شنل قرمزی
ارتباط / داستانهای تربیتی - جنبههای روانشناسی / والدین و کودک
در مدرسه، معلم از «چارلی» و شاگردان دیگر میخواهد که همگی به شکل دایره بنشینند تا حکایت شنلقرمزی را برای آنها تعریف کند. چارلی و دیگران این قصه را دوست دارند. ولی بعد از چند دقیقه، چارلی، «دنی» و «متیو» بازیگوشی میکنند و معلم درمییابد که آنها دیگر به قصه گوش نمیکنند. بنابراین کتاب را میبندد، او احساس آنها را درک میکند و چارلی و دوستانش خوشحال میشوند. معلم از آنها نظرخواهی میکند و چارلی پیشنهاد میدهد که قصۀ شنلقرمزی را به شکل نمایش اجرا کنند. سپس هریک از بچهها نقشی را بر عهده میگیرند. معلم که اصلا انتظار این پیشنهادها را نداشته، هم تعجب کرده و هم خوشحال میشود. نویسنده در این مجلد از مجموعۀ «ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی» کوشیده تا نشان دهد اگر موقع خواندن قصه، هرکس نقشی را اجرا کند و بتواند بازی کند و بالا و پایین بپرد و بدود، همه لذت میبرند.