فانوسی در باد (داستان نوجوانان)
«شیرزاد» که با دوستش در کنار رود به بازی مشغول است، متوجۀ عدهای از سربازان دشمن میشود که برای شناسایی وارد آن منطقه شدهاند. او خیلی سریع و به آرامی خود را عقب کشیده و سعی دارد این موضوع را به عمویش اطلاع دهد. اما در بین راه با دو تن از سربازان خودی، که مجروح شدهاند، روبهرو شده و از سوی آنها مامور میشود خبر حضور عراقیها در منطقه را به نیروهای حاضر برساند. شیرزاد به خوبی ماموریت خود را به انجام رسانده و راهی روستا میشود تا عمو را از نگرانی برهاند. اما در لحظۀ رسیدن به عمو، ناگهان مورد اصابت گلولۀ دشمن قرار گرفته و در آغوش پرمهر و نگران وی جان میسپارد. داستان مذکور برای گروه سنی نوجوان نگاشته شده است.