کتاب افسانهای
داستانهای فارسی - قرن 14
صدای همهمه به گوش میرسید کیاووش در حالی که سوار بر اسب بود، خودش را به جمعیتی در میدان جمع شده بودند، رساند. همه او را میشناختند. بیشترشان دل خوشی از او نداشتند. با توانایی و هنری که در تیراندازی داشت، به رقیبهای خود فرصت خوبی برای شکار نمیداد و همین موضوع، زمینه شده بود تا حس حسادت را در عدهای به وجود بیاورد. آنها دوست داشتند کیاووش توانایی هایش را از دست بدهد و یا از آنجا به سرزمین دیگری کوچ کند.