سایهها در متن
این مجموعه متشکل است از 13 داستان کوتاه با برخی از این عناوین: سایهها در متن، شندس، تابلو، با اولین نگاهش، آن شب مهتابی، اختلاط، قاب سربی، دیدار، و شرم. برای نمونه "سایهها در متن" روایت سربازی است که در برج نگهبانی به سر برده و خاطرات دوران سربازی خود را در حین انجام وظیفه، ثبت میکند. وی در این خاطرات مینویسد: "در آن شب، مهتاب نبود و تنها ظلمات بود و توهم! احساس کردم که سایهای از پایین تپه جدا شد. در اندیشهی توهماتی که از قبل به وجود آمده بود بیاعتنا شدم، اما چشمها سعی میکرد که واقعیت را آنچه هست به ذهنم بقبولاند. سایه واقعی بود، ضربان قلبم بیشتر شد. احساس کردم که دورتادور پایگاه، این بار سایهها جان گرفتهاند، سایه بالاتر آمد. دست در ناخودآگاه تخیلات به سمت ماشه رفت و بعد...".