شهد و شرنگ
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر پنجاه داستانک از مجموعه «هزار داستان» است که در آن طنز و جدی و همه سبکها و شیوههای ادبی و قصهنویسی درهمآمیخته و کنار هم قرار گرفتهاند. در داستان «صغری» میخوانیم: ««صغری» یک رستم زن بود. کمتر با کسی حرف میزد مگر برای انجام کاری. برخلاف زنهای وراج و آفتابنشین ده و آنهایی که پای دار قالی آسمانوریسمان را به هم میبافتند. هر روز ساعت ده صبح دامن گلدارش را روی شلوار مشکی میپوشید و چادر صد وصله را دور گردن گره میزد و سربند ابریشمی را دور سر میبست و در عین گرمای روز سوار دوچرخهاش میشد».