شاه شاخدار
این افسانهی تصویری که برای گروه سنی "ب" و "ج" تالیف شده، دربارهی پادشاهی است که علاقهی عجیبی به شنیدن دروغهای شاخدار دراد. او به مردم گفته بود که اگر کسی بتواند دروغی بگوید که من شاخ دربیاورم، دخترم را به او میدهم وگرنه سرش را بریده روی کنگرههای قصر خود میگذارم. سرانجام نیز "کچلخان" ـ که به کار خارکنی مشغول است ـ با گفتن دروغهای شاخدار توجه پادشاه را به خود جلب کرده و با دختر پادشاه ازدواج میکند.