جادوگر تازه کار
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که در روایت آن هیچچیز دیری نمیپاید. برای هم سو شدن با زاویهٔ دید، ناگزیر بایستی استیلای عنصر راوی، بر عنصر روایت را پذیرفت و برای همراه شدن با روایت باید پیشاپیش با راوی هم گام شد. بااینهمه راوی نه کلافه است و نه سرگردان. بلکه دارد با بازی گوشی از کاستیهای جهان چهاربعدی اطرافش، سان میبیند. در داستان میخوانیم: «حال و حالتم را دوباره از تمام تنم بازمییابم و بعد عادلانه به همه جهات توزیعش میکنم. صداها دوباره برمیگردند. پسر دارد گریه میکند و پدرش از در خانهشان که نیمهباز است پیدایش میشود».