خانم بیکبی و کت کلنل
داستانهای کوتاه انگلیسی - قرن 20م.
خانم «بیکسبی»، ماهی یکبار معمولا جمعهها با قطار از ایستگاه پنسیلوانیا به بالتیمور میرفت تا عمهی پیرش را ببیند. آقای «بیکسبی» هم این برنامه را پذیرفته بود؛ چراکه میدانست همسرش خیلی او را دوست دارد. دیدار عمه بهانه خیلی بیدردسری برای خانم بیکسبی بود تا در بالتیمور قسمتی از زمانش را با یک مرد محترم، معروف به «کلنل» بگذراند و... .