ضرورت هنر در فلسفه کانت و هگل
در این کتابچه به اختصار به دیدگاه کانت و هگل در باب هنر و ضرورت آن اشاره گردیده است، برای مثال خاطر نشان شده است: "هگل در نهایت فلسفه خود، تجلی مطلق را در هنر و تنها راه رسیدن به مطلق را، تجلی هنر زیبا میداند. از نظر او فلسفه تفسیر متافیزیکی هنر است. این فلسفه است که هنر را به زبان متافیزیک بیان میکند. هنر برای هگل جنبه هستیشناسی دارد و برای کانت، هنر زیبا، پرورش نیروی معنوی جان و فرهنگ انسانی است که به خودی خود غایت است و در نهایت، ایدههای اخلاقی را در ما نمایان میکند... کانت درک زیبایی را عقلی نمیداند، اما با این حال برای تحلیل امر زیبا، از صورت منطقی کیفیت، کمیت، نسبت و جهت استفاده میکند و آنها را لحظات چهارگانه حکم ذوقی مینامد... کانت و هگل معتقدند که هنر باید محض باشد و هیچ گونه عوارض و قیدی برای آن در نظر گرفته نشود. هنر باید خود را پیراسته کند و تنها ویژگی جان و روح مطلق را ظاهر سازد. هنر محض ناب یعنی صرفا تجلی مطلق. هگل و کانت هر دو معتقدند که اثر هنری نباید تقلیدی باشد. هگل هنرهای زیبا را به سه دسته عمده تقسیم میکند: سمبلیک، کلاسیک، و رومانتیک.