جادهی لسآنجلس
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
«جان فانته» در دومین جلد از چهارگانه «باندینی» در رمانی کلاسیک و طنز، روایتی از زندگی «باندینیِ» نوجوان و بلندپرواز را ارائه میدهد که همواره خود را برتر از دیگران میبیند. او در آرزوی نویسندگی است؛ درنتیجه مدتهاست نتوانسته شغل ثابتی برای خود داشته باشد. آرتور باندینی بهدنبال آزادی و استقلال است؛ اما وابستگیهای خانوادگی، او را به بند کشیدهاند. او بیپروا و البته کمالگراست. او شهوت کشف دنیا و کشف شدن توسط دنیا را دارد. سرش پُر از ایدهها و آرزوهای بزرگ است. او به جاده میزند تا به لسآنجلس، شهر رؤیاهایش برسد... .