سایه عنکبوت
"یاشار "در این داستان، جوانی است که از ستم نامادری علیه خواهرش به خشم میآید و او را زخمی و خونین رها میکند و به جانبی دوردست میگریزد . او در شهر غریب، تن به سختترین کارها میدهد ;حوادث شکننده نزدیک است او را از گردونه زندگی خارج سازد، اما دوستی با "فرهاد "و کمکهای بیشائبه "حاج مراد "مسیر زندگی او را تغییر میدهد و ...