تام ریزه میزه
داستانهای آموزنده
کتاب مصور حاضر، داستانی آموزنده است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «یک روز «تام» ریزهمیزه که کوچکترین برادر از هفت برادر بود صدای پدر و مادرش را شنید که میگفتند که باید بچهها را در جنگل رها کنند، چون دیگر پولی برای سیر کردن آنها ندارند. روز بعد پدر و مادرشان آنها را برای جمعکردن چوب به اعماق جنگل فرستادند به این امید که بچهها راه را گم کنند و به خانه برنگردند. «تام» ریزهمیزه که میدانست پدر و مادرش چه نقشهای دارند، خردههای نان را پشت سرشان میریخت تا راه برگشت را پیدا کنند».