عقاید یک دلقک
داستانهای آلمانی - قرن 20م.
این رمان درباره دلقکی به نام «شنیر» است که معشوقهاش «ماری» او را ترک کرده و به همین دلیل دچار افسردگی شده است و به همین دلیل مرضهای همیشگیاش مالیخولیا و سردرد تشدید یافته است. از اینرو، برای تسکین دردهای خود به مشروب روی آورده است. ماری همسر او یک کاتولیک بوده و در جوانی با هم فرار کردهاند و بدون اینکه با هم ازدواج کنند با هم رابطه داشتهاند. این امر ماری را عذاب میداده و به همین دلیل فرار میکند. شنیر پس از افتضاحی که در یکی از نمایشهایش به وجود میآورد پایش مصدوم میشود و به «بن» محل زندگیاش باز میگردد.