تندیس دروغین

تندیس دروغین

آن روز هوا برفی و سرد و «ستاره» اندوهگین بود. او در اتاقش به ماجراهای قبل فکر می‌کرد و با به یاد آوردن آن دوباره بدنش دچار رعشه شد و با صدای بلند گریست، سعی کرد کمی خود را آرام کند. ناگهان تصمیمی گرفت، به سرعت بلند شد، لباس‌هایش را پوشید و دفترچۀ خاطرات خود را در کیفش گذاشت. ستاره حالت نامتعادلی داشت و در هنگام عبور از خیابان با پیکانی تصادف کرد. مردی از میان جمعیت به سوی او رفته و سریع با کمک رانندۀ پیکان، ستاره را به بیمارستان بردند. مرد جوان ـ حمید کوشا ـ از پزشکان آن بیمارستان بود. او به کمک یکی از دوستانش با انجام عمل جراحی بر روی ستاره، او را از مرگ نجات داد. دکتر کوشا به دنبال یافتن نشانی از ستاره، کیف او را باز کرد ولی داخل آن تنها یک دفترچۀ خاطرات یافت و با خواندن آن به حقایقی دربارۀ زندگی ستاره پی برد.

قیمت چاپ: 5,500 تومان
ویراستار:

پروانه طاهری

ناشر:

غزلسرا

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

502

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

گالینگور

شابک:

9789647065177

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف