سبد سفارش شما خالی است!

نهاد خانواده رکن اصلی اصلاح یا فساد در جامعه است. زن پایۀ اساسی این رکن اجتماعی به شمار می‌آید، بنابراین باید به آسیب‌شناسی این قشر وسیع از جامعه، رویکردی بنیادی و جدی داشت و طراحی یک سیستم فراگیر طبیعی و سالم را، که در آن دختران به عنوان مادران و مربیان نسل‌های آینده، از امکان بقا، رشد، بهداشت، تامین اجتماعی و حمایت برخوردار باشند، مورد توجه خاص قرار داد. رواج شبه مدرنیسم و تفکر رهایی، قبل از رسیدن شرایط طبیعی آن، بستر مناسبی برای ایجاد فاصلۀ شدید طبقاتی و گسست خانواده‌ها پدید آورده و نقش جدیدی برای زنان و دختران تعریف کرده است. هم‌چنین عواملی چون پیامدهای جنگ تحمیلی، فشارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، نیازهای جدید در میان جامعه و جوانان و عدم توجه صحیح به این نیازها، برخورد فیزیکی، سطحی و غلط، وجود قوانین ضعیف و نارسا و پاره‌ای عوامل دیگر زمینه‌ساز بروز ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی در میان جوانان به خصوص دختران جوان گردیده است. یکی از مشکلات و آسیب‌های جامعۀ امروز دربارۀ دختران جوان مسالۀ فرار آن‌هاست که عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی در شکل‌گیری آن موثر هستند. فرار دختران تعرض به قاعدۀ کهن و مرسوم زمان‌های دیروز و امروز است. هنگامی که دختری به هر دلیلی از خانه فرار می‌کند، خود و پیرامونش، یعنی خانواده و جامعه را تا شعاع وسیعی به طرق مختلف در معرض آسیب‌ها و خطرات بسیار زیادی قرار می‌دهد. فرار، آغاز بی‌خانمانی و بی‌پناهی است که زمینۀ ارتکاب بسیاری از جرایم از جمله: سرقت، تکدی‌گری، توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی و کالاهای غیر مجاز، روسپیگری و عضویت در باندهای مخوف اغفال و فحشا را برای دختران فراهم می‌کند. فرار دختران بزرگ‌ترین لطمه را برای حیثیت و شرافت خانواده ایجاد می‌کند، هزینه‌های فراوانی را بر دوش جامعه و دولت می‌گذارد و هم‌چنین حیات اجتماعی را با خطر مواجه می‌کند. از این رو نگارنده در کتاب حاضر به بررسی و تحلیل عوامل موثر بر فرار دختران و راه‌کارهای مقابله با این مساله و روش‌های پیش‌گیری از آن پرداخته و نتایج آماری ناشی از تحقیقات مختلف در این زمینه را عرضه کرده است.