نهنگ سفید
راوی داستان قصد دارد به یک سفر دریایی برود. او در آغاز در مهمانخانهای با یک صیاد نهنگ به نام «کیوکیوق» که شخصی قوی بنیه است، آشنا میشود. این موضوع باعث خرسندی راوی است که چنین همراهی را ملاقات کرده است. آن دو به همراه یک گروه چندنفره، با یک کشتی به سفری سه ساله برای صید نهنگ سفید میروند. کاپیتان کشتی که مردی عبوس و خشمگین است، در صید نهنگ سفید، یک پایش را از دست داده است، به همین دلیل کینهای از نهنگ سفید در دل دارد و آرزو میکند به هر قیمتی شده، او را به دام بیندازد. اینک، آنها سفر پرمخاطرهای را بدین منظور آغاز کردهاند که محور اصلی داستان بر پایة آن شکل گرفته است.