دستیابی به غیرممکنها
کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد، هیچوقت نمیتوانم به تمام آنها برسم!؛ کنترل کمی بر زندگیام دارم!؛ به نظر میرسد که زندگی دیگر معنای چندانی ندارد! اینها افکاری بودند که به ذهن "ری" در راه رفتن به خانه خطور کرد، مطمئن بود همسرش، کارول، با بیان مشکلاتش با او ابراز همدردی خواهد کرد. اما با بیان جملهای ازمشکلاتش به کارول، متوجه شد همسرش نیز با همان مشکلات، چه بسا بیشتر از آن مواجه است. زمانی که به توصیۀ یکی از دوستانشان به "کوچ اریک" مراجعه کردند، کوچ دریچۀ جدیدی از زندگی را برای آنها گشود و به کمک آن توانستند هر عملشان را در راستای آنچه که واقعا از زندگی میخواهند هماهنگ نمایند. نگارندگان در این کتابچه با هدف دستیابی به موفقیت در زندگی و ایجاد روابط صحیح با دیگران بر موضوع "تفکر هماهنگ" تاکید میکنند.