قصه هفت دخترون: از قصههای فولکلور
داستانهای فارسی - قرن 14 / افسانهها و قصههای ایرانی
داستان حاضر، از مجموعه قصههای عامیانه علامرودشت، با موضوع افسانههای ایرانی است. در خلاصه داستان آمده: در زمانهای قدیم، پشت کوههای بلند، وسط یک صحرای گرمسیری، زنوشوهری با هفتدختر خود که به بلوغ رسیده بودند، زندگی میکردند. به دلیل فقر و تنگدستی کسی حاضر به ازدواج با هفتدختر نبود. به همین دلیل روزی که دختران به همراه پدر و برای بریدن درختها رفتند، گم شده و سر از خانه دیوی در آوردند. با نقشههای دختر زیرک ـ «مینا» ـ آنها از شر دیو خلاص شدند و این بار نیز با نقشه مینا، بالباسی مردانه وارد شهر شده و هر کدام درگیرِ ماجراهایی شدند که سرنوشت آنها به گونهای غیرقابلپیشبینی رقمزده شد.