سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، رمانی است تاریخی از "میکا والتری" (1908-1979)، نویسنده‌ی فنلاندی. در این داستان، پزشکی مصری که "سینوهه" نام دارد در روزهای بی‌پایان تبعید، "خسته از دروغ انسان‌ها و خدایان"، دست به نوشتن خاطراتش می‌زند تا خود را تزکیه کند. زندگی او، که ماجراهای بسیاری دربردارد، در دورانی بحرانی که زدوخوردهای دینی مصر را به خاک و خون کشیده بود (حال آن‌که این کشور در بیرون مرزهایش گرفتار نبردی سخت با سوری‌ها بود) با زندگی فرعون‌ "اخناتون" درآمیخت. سینوهه، که پزشک شده بود، در آخرین لحظه‌های عمر "آمنحوتپ" سوم حضور داشت و جانشین نرم‌خو و نزار او، "اخناتون" را مداوا کرد و در همان ایام با "حارمحب" جنگجو که بعدها فرمانده‌ی سپاه مصر شد طرح دوستی ریخت. در همه‌ی ماجراهایی که برای سینوهه رخ می‌دهد، برده‌ی یک چشم وفادار و نیرنگ‌باز او، که بعدها مردی ثروتمند و مقتدر می‌شود، دمی او را تنها نمی‌گذارد. سینوهه پس از اتفاقات بسیار به مردم عادی می‌پیوندد و برابری انسان‌ها را پند می‌دهد. دوستش "حارمحب جنگجو"، که بر تخت فرعون نشسته است، او را به گناه این گفتارهای تاج و تخت‌برانداز برای همیشه به تبعید می‌فرستد.