فرشته باران
افسانههای عامه
«فرشته باران»، اولین قصه از مجموعه «قصههای ننه حبیبه» است. در زمانهای قدیم در روستایی سرسبز در میان درهای خوش آب و هوا مردم روستا با هم در خوشی زندگی میکردند تنها چیزی که آنها را ناراحت میکرد پرداخت مالیات زیاد به حاکم ظالمی بود که بر آنها حکومت میکرد. روزی از روزها مردم روستا صدای عجیبی میشوند همه چیز زیر پاهایشان شروع به لرزیدن میکند و دود سیاهی تمام آسمان را فرامیگیرد، ناگهان از میان دود دیو سیاه وحشتناکی ظاهر میشود و... .