پروانه

پروانه

سال‌ها قبل از انقلاب اسلامی آقای دکتر «عزتی» که پزشک متخصص بیماری‌های داخلی بود، به اتفاق همسرش ـ خانم پروین رحمانی ـ و دو دخترش به نام «پروانه» و «فرزانه» به چابهار منتقل شدند. یکی دیگر از خانواده‌هایی که در آن سال به چابهار منتقل شدند سروان «کریمی» و همسر و دو فرزندشان ـ سعید و سارا ـ بودند. سعید محصل سال اول دبیرستان بود و سارا در کلاس اول راهنمایی درس می‌خواند و همکلاسی پروانه بود. خانواده‌های دکتر عزتی و سروان کریمی، از همان آغاز ورود به این شهر کوچک ساحلی و دورافتاده و محروم با هم رفت و آمد داشتند و سعی می‌کردند بیش‌تر اوقات فراغتشان را با هم بگذرانند. اما بعد از سه سال اقامت با هزاران خاطرة تلخ و شیرین ماموریت دو خانواده به پایان رسید و قرار شد که هریک به شهرهای خود بازگردند؛ در حالی که هیچ‌کس، از عشق پاک میان سعید و پروانه باخبر نبود و سرنوشت برای آن دو، دوری را رقم زده بود.

قیمت چاپ: 2,000 تومان
نویسنده:

ناهیده اربابی

ناشر:

ایرانیکا

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

128

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786009052929

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف