کابوسهای فرامدرن
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر داستانهای کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان برخی از داستانها عبارتند از: بچّههای قصرالدشت بخوانند؛ تبامکس؛ فت پا؛ اعتراف؛ بارانی؛ پنجگانة کنتاکی؛ خدا را شکر و محرمانه. در خلاصة داستان «بچّههای قصرالدشت بخوانند» آمده است: «معصومه» خانم با دو پسر خود «احمد» و «محمّد» در کوچة قصرالدشت زندگی میکند. شوهر او راننده کامیون است و به ندرت به خانه میآید. «محمّد» پسری سر به زیر و «احمد» پسری شرور است. روزی «احمد» ناپدید میشود و بعد از سالها انتظار، از وی اثری دریافت نمیشود. «معصومهخانم» بارها قصة زندگی خود را برای «شفیره»خانم، زن همسایه تعریف میکند و روزی با خواندن دفتر خاطرات «احمد»، از دنیا میرود. مدتی بعد، پاهای پدر «احمد» نیز بر اثر شدت بیماری قند، بریده میشود. «محمّد» ازدواج میکند و همه چیز و حتی خاطرة «احمد» کمرنگ میشود. امّا پسر «شفیره خانم» به پیشنهاد مادرش قصة «احمد» و خانوادهاش را مینویسند تا اگر «احمد» زنده بود به خانه بازگردد و از ماجرای زندگی خانوادهاش مطّلع شود.