سوءظن
داستانهای فارسی - قرن 14
«آلن» تک فرزند خانواده که در رفاه کامل بزرگ شده و به دانشگاه میرود، بعد از مرگ پدر مسئولیت ادارة کارخانه و پرستاری از مادر بیمارش را بر عهده میگیرد. در مسافرتی با دختر گلفروشی به نام «ماریا» آشنا میشود و خیلی زود با هم ازدواج میکنند. آنها صاحب دو فرزند سالم و زیبا میشوند. ماریا و آلن در کنار فرزندان خود را خوشبخت احساس میکنند، تا اینکه استاد پیانویی به نام «مارتین» برای آموزش «پیانو» به پسرشان «رابرت» به خانة آنها میآید، در این مدت «آنیتا»، خدمتکار خانه که علاقة زیادی به آلن پیدا کرده، مقدمات سوء ظن آلن نسبت به ماریا را فراهم میکند و ماریا را متهم به خیانت و ارتباط با مارتین میکند. آلن بدون اینکه موضوع را به ماریا بگوید، او را طلاق داده و از خانه بیرون میاندازد. بدین ترتیب خانواده وارد مسیر جدیدی شده و به سوی سرنوشت نامعلومی حرکت میکند.