سهم فرهنگ سیاسی ایران در ناپایداری احزاب
به طور کلی هیچ گاه احزاب سیاسی در ایران موفق نبودهاند. این عدم موفقیت مربوط به تشکیل یا شکل ظاهری آنها نبوده است، بلکه مربوط به تداوم و پایداری آنها در عرصة فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و در نهایت در سرنوشت و سرگذشت آنها میشده است. بنابراین احزاب سیاسی در ایران صرفاً به دلیل تداوم و پایداری دچار این ناکامی و شکست میشدهاند. در ایران، پس از استقرار مشروطیت و تصویب قانون اساسی، زمینة ساختاری لازم برای تولد و رشد احزاب به وجود آمد. چرا که تفکیک قوا به شیوة دموکراسیهای بزرگی هم چون انگلستان و نیز فعالیتهای انتخابی برای تشکیل مجلس شورای ملی و پیشبینی آزادیهای فردی و اجتماعی، آزادی بیان و مطبوعات و سایر نهادهای مدنی، این مسأله را نوید میداد که با گذشت یکی دو دهه از استقرار نهادهای مدنی جدید خصوصاً احزاب سیاسی، ایران هم مانند سایر کشورها پا به مرحلهای از رشد و توسعة سیاسی بگذارد. ولی چنین نشد و سرنوشت احزاب سیاسی در ایران گرفتار ناکامی، پراکندگی و بالاخره ناپایداری گشت. در کتاب حاضر عدم تداوم احزاب سیاسی بررسی شده و فرضیة نگارنده این بوده است که « ریشة این ناکامیها را باید در یک عامل اصلی و کلی جست و جو کرد که همان « فرهنگ سیاسی جامعة ایران» است.