قهر و آشتی
داستانهای تخیلی
یک طویله در یک خانه ی آباد و بزرگ و در یک آبادی سرسبز و قشنگ قرار داشت. داخل طویله آقا و مامان گاو شیرده و زرنگ زندگی میکردند. یک روز آقا گاوه وقتی سرش را توی سطل آب کرد، موقع آب خوردن سرش را چرخاند و آب سطل به صورت مامان گاوه پاشید. اخمهای مامان گاوه درهم فرو رفت و... . کودکان در این داستان میآموزند که خوشاخلاقی بهتر از بداخلاقی است. همچنین این کتاب دارای تصاویری است که کودکان میتوانند آنها را رنگآمیزی کنند و بر قدرت خلاقیت خویش بیفزایند.