راز آن شب سرد
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة رمانی با موضوع اجتماعی است. در خلاصة داستان آمده: «خدیجه» و «مشهدی غلام» یک زوج خوشبخت روستایی بودند که بعد از مدتی به همراه سه فرزندشان «عباس»، «اقدس» و «کبری» به شهر میآیند. پدر در یک کارخانه آجرپزی مشغول بهکار میشود. خیلی زود در اثر تصادفی پدر و مادر فوت میکنند. عباس مسئولیت دو خواهرش را برعهده گرفته و بعد از مدتی در بانک استخدام میشود. اقدس مهربانانه با خواهر و برادرش رفتار میکند تا اینکه روزی ناپدید میشود. جستوجوها برای یافتن اقدس آغاز میشود. بعد از مدتی جسد اقدس و ماجرای تصادف او با فردی به نام «جبار» و راز مرگ دلخراش اقدس آشکار میگردد.