مترسک: مجموعه داستان کوتاه
«مترسک»، داستان عروسی است که از دخالتها و طعنههای مادر همسر، به شدت خسته و از این که همراه زندگیاش تا این اندازه دهانبین بوده و تحت تاثیر مادر است، به سختی آزرده گردیده است. او بنا بر پیشنهاد شخصی، نزد رمالی رفته و از او کمک میخواهد و به توصیة وی پودری را در غذای مادر شوهر میریزد تا پای وی را از خانهاش کوتاه کند. زن شادمان و مطمئن است که دیگر مادرشوهر قادر به دخالت در زندگی آنها نبوده و به منزلشان نخواهد آمد. اما صبح روز بعد، هنوز خواب از چشمان وی نرفته که مادرشوهر در خانه را به صدا درمیآورد. مجموعة حاضر، مشتمل بر هشت داستان کوتاه تحت برخی از این عناوین است: سیل؛ تولد؛ مترسک؛ عمو حسینقلی؛ و خواب.