آخرین خنیاگر
داستانهای کوتاه آمریکایی - قرن 19م.
خنیاگرها بین قرون یازدهم تا سیزدهم در اوج بودند. «سام گالووی» آخرین خنیاگر بود. او قصد داشت بعد از سه ماه، مزرعة «رنو آلتیتو» را ترک کند و همة ساکنان مزرعه از رفتن او غمگین بودند. سام یک گیتاریست بود و روی اسبش، آواز میخواند. او بعد از ترک مزرعه، به دامداری «الیسون» رفت و پیرمرد از آمدن او استقبال کرد. یک روز السیون با «جیمز کینگ» برخورد کرد. او شرورترین مرد در جنوب غرب تگزاس بود و پیرمرد را تهدید کرده بود که مزرعهاش را تخلیه کند. الیسون این ماجرا را به سام گفت. بعد از مدتی الیسون برای بار دیگر جیمز را دید و دریافت آنها از طریق خواهر ناتنی پیرمرد به نوعی با یکدیگر آشنا هستند و به همین دلیل اختلاف میانشان برطرف شد، اما همان شب سام بدون اطلاع از این ماجرا، جیمز را کشت. مجموعة حاضر مشتمل بر داستانهای کوتاهی تحت عنوان آخرین خنیاگر، حاکم مردم، عرضه و تقاضا، سیب اسرارآمیز، کمیت نامعلوم و... است.