افسانه بیبی بانو
افسانههای عامه
کتاب مصور حاضر، حاوی داستانی عامیانه در میان مردمان روستایی در جنوب ایران است که برای کودکان گروه سنی «ج» و «د» به نگارش درآمده است. این کتاب به همراه ترجمة انگلیسی و عربی ارائه شده است. در خلاصة داستان آمده است: روزی دو برادر برای پیدا کردن آب رهسپار کوه «پردی» شدند. آنها توشهای برای راهشان برنداشته بودند. خواهرشان بیبیبانو برای بردن توشه به کوه رفت و برادرنشان را خسته و ناامید از پیدا کردن آب دید. او خودش با وجود مخالفت برادرانش شروع به کندن کرد تا آب جاری شد. برادرانش از شوق پیدا کردن آب به سوی بیبیبانو دویدند، اما او فکر کرد که برادرانش از او خشمگین هستند. بیبی بانو از کوه کمک خواست و در بین کوه مخفی شد و فقط تکهای از لباسش ماند. سالها گذشت و آن منطقه بسیار آباد شد.