سبد سفارش شما خالی است!

«حاجی اعتماد الزمان»، رئیس دباغخانه شهر همدان بود که در سن 34 سالگی شبی به طور ناگهانی از دنیا رفت و دو دختر 12 و 9 ساله و پسر 10 ساله‌اش به نام قدرت‌الله از او باقی ماندند. زن بیچاره‌اش نیز که در جوانی به سوگ نشسته بود به فاصلة سه ماه از مرگ شوهرش دق کرد و فرزندانش را تنها گذاشت. «قدرت‌الله» که یکباره بار سنگین مسئولیت ادارة خانه و دباغخانه را بر شانه‌های ضعیف و ناتوان خود احساس کرد ناگزیر مکتب‌خانه را ناتمام گذارده و جانشین پدر شد. خواهرهای قدرت‌الله خیلی زود با تصمیم عمه‌هایشان به خانة بخت رفتند و قدرت‌الله را بار دیگر تنها گذاشتند. عمه‌خانم‌ها باز بیکار ننشستند و قدرت‌الله را که اکنون 14 سال داشت به عقد بیوه‌زن 25 ساله‌ای به نام «بتول» درآوردند. سرنوشت قدرت‌الله و اتفاقاتی که برایش به وقوع می‌پیوندد، ادامة داستان را شکل می‌دهد.