اوج: فرازهایی از زندگانی رسول اکرم (ص): مجموعه داستان
محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11 ق. - سرگذشتنامه
کتاب حاضر، مجموعه داستانهایی برگرفته از زندگانی «حضرت محمّد (ص)» است که به زبانی ساده بازنویسی شده است. هدف از نگارش این کتاب، الگوبرداری از زندگانی رسول اکرم (ص) و پاسخگویی به یاوهگویی دشمنانی است که در تلاشند با زبان سحرانگیز ادبیات و هنر به ارزشها و مقدّسات اسلامی هجوم ببرند. عناوین برخی از این داستانها عبارتند از: «آینه وحدت»، «رسول نور»، «منزلت آسمانی»، «اوج»، «تجلّی مهر»، «امانت بزرگ»، و «پس از پیامبر». در داستان «اوج» میخوانیم: در سال نهم هجری پیامبر اسلام (ص) پیروزمندانه از جنگ تبوک بازمیگشت که سپاهیان رومی که خیال حمله به شمال عربستان را داشتند از ترس، فرار را بر قرار ترجیح دادند. پیامبر (ص) و یارانش به مدینه رسیدند و همة مردم با شادی و شعف به استقبال ایشان شتافتند. هر یک سعی میکرد خود را به پیامبر (ص) نزدیک کند امّا «سعد انصاری» پیش شتافت و افسار شتر ایشان را گرفت. پیامبر (ص) نگاهش به دستان پینه بستة سعد بود و بر دستان او بوسه زد زیرا ایشان افراد کوشا را دوست داشتند و از افراد تنبل رویگردان بودند. با این کار پیامبر (ص)، سعد احساس غرور میکرد و دیگر برای نگاههای تحقیرآمیز دیگران اهمیتی قائل نبود.