هابیتها، یا، رفت و بازگشت از سفر
در این داستان تخیلی هابیتها قومی کوچک اندام، مهربان و آسوده خیال هستند که در اجتماعی سنتی و کشاورزی زندگی میکنند .اینان عاشق صلحاند و زمین آرام و کشت و زرع پربار را دوست دارند .از ماشینآلات بیزارند، اما با ابزار کار آشنا هستند .قومی چابک هستند، اما دوست ندارند که شتابان عمل کنند . این قوم گوشهای تیزی دارند و قدرت دید چشمهایشان بسیار است .لباسهایی به رنگ روشن میپوشند .در این داستان، "انگشتری قدرت "به دست یکی از این هابیتها میرسد .موضوع حساس ماجرای کتاب این است که اگر این انگشتری به دست فرمانروای تاریکیها برسد، آن گاه این اهریمن صاحب قدرت کاملی میشود و عرصه حیات را بر هابیتها بسیار دشوار میسازد .حال، این انگشتری باید در کوه آتشین نابود شود ;در حالی که ...