سبد سفارش شما خالی است!

«ارسلان»، «بابک» و «برفی» در فضای باز جلوی ایستگاه مترو مشغول هنرنمایی هستند. ارسلان تنبک می‌زند و برخی آواز قشنگی را با لهجة خودش می‌خواند و بابک دست می‌زند. در دور آخر ترانه، ارسلان به او اشاره می‌کند که از مردم پول بگیرد. بابک خجالت می‌کشد، امّا مردم خودشان پول‌ها را جمع کرده به دست بابک می‌دهند. برفی آخر ترانه را یکباره با زبان خاصّی می‌خواند که در عین ناشناخته بودن، بسیار جالب و دل‌انگیز است. فیلم نامة سینمایی حاضر برای کودکان و نوجوانان در 56 پلان به نگارش در آمده است.